علی جانعلی جان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

آسمونی کوچولو

انتظار!

بسم الله الرّحمن الرّحیم سلام علی من این روزا حسابی گذاشتیمون سر کار ها شیطون! هی پیغام میفرستی که:آب زنید راه را،هین که نگار میرسد....بعد که خودمونو آماده میکنیم کلی بهمون میخندی!!  تازگیا ماشاالله خیلی پر قدرت شدی!پاتو یه جوری به شکمم فشار میدی که کاملا میاد بیرون و بابایی جونت هم میبینه و کلی میخنده و قربون صدقت میره! راستی چندروز پیش رفتیم شیراز آزمایش دادیم و برای بانک خون بند ناف ایران ثبت نام کردیم،انشاالله که مشکلی موقع گرفتن خونت پیش نیاد و البته انشاالله که هیچوقت نیاز بهش پیدا نکنی امروز هم مامان جونی و خاله ات و باباجونیت با کل خانواده(عمه ها و دخترعمه)رفتن مشهد،خوشبحالشون!آخ که چقد دلم برا حرم آقا ت...
31 مرداد 1392

فرشته کوچولوی تازه وارد

بسم الله الرّحمن الرّحیم سلام علی جون من دیشب حدود ساعت 12/5، خدا یه فرشته کوچولو از آسمون فرستاد زمین که تصادفا دخترعموی شماست!مبارک باشه! . تازگیا ماشاالله زورت زیاد شده و وقتی پاتو فشار میدی  یکم شکم مامانی درد میگیره! هرچقدر به زمان زمینی شدنت بیشتر نزدیک میشیم استرس و نگرانیم بیشتر میشه این روزا اصلا قشنگ نمیگذره،خداکنه زودتر و به خیر و سلامت بگذره چندروزی هست دارم برای دیوارای اتاقت با مقوا تزیینات درست میکنم،عمه جونت هم داره با اریگامی برات آویز ستاره ای درست  میکنه،انشاالله عکساشو برات میذارم جدیدا حوصله حرف زدن و نوشتن و کلا حوصله خودمو ندارم،پس دوستت دارم عسلم،انشاالله همیشه خداحافظت ب...
13 مرداد 1392
1